السلام علیک یا سید علی بن ابراهیم بن موسی ابن جعفر
برای دیدن عکس به ادامه بروید .
شهر سبا يا سراي در واقع نامي است كه ساكنين شهر ورزنه و روستاهاي اطراف آن ، منطقه مسكوني قديمي مدفون شده در زير تپيه هاي شني حاشيه غربي تالاب گاوخوني را بدان نام مي شناسند و عقيده دارند كه با توجه به آثار بر جاي مانده از آن شهر كه گاهگاهي با جابجايي ماسه ها توسط باد پديدار مي شوند در زير اين شنهاي روان شهري به نام سبا مدفون است . به اين امر در بيشبر نوشته هاي قديمي كه در آن نامي ماز ورزنه يا گاوخوني برده اند نيز اشاره شده است . در بخشهايي از كتاب تاريخ اصفهان و ري و همه جهان مي خوانيم : (( حجاج نايب اصفهان را گفت تو را به شهري مي فرستم كه سنگش سرمه و مگس آن زنبور عسل و گياهش زعفران است . از اشعار عرب پديدار مي شود كه پيشين زمان دهقانان زعفران در آنجا به عمل آورده و مخصوصاً به حدود ورزنه رودشت جائي است كه آن را شهر سبا نامند وامروزه ويرانه است و گلرنگ شبيه زعفران در انجابسيار يافت مي شود . )) و يا در بخشهاي ديگري در همين كتاب آمده است ( شهر سبا اخر گاوخوني است ماسه گرفته و مرد و سوار در آن فرو مي رود .)
منبع : سایت آموزش پرورش
مهمترين راههاي دسترسي به تلاب گاوخوني عبارتنداز :
1. اصفهان ، زيار ،اژيه،کفران، ورزنه، گاوخوني .
2. اصفهان ،كوهپايه ، هرند ، هاشم آباد ،قورتان ، ورزنه، گاوخوني .
3. اصفهان ، زيار ، قارنه ، نيك آباد ، اژيه،کفران ، ورزنه ، گاوخوني .
4. اصفهان ،جرقويه عليا ( حسن آباد )، ورزنه ، گاوخوني
5. جاده شيراز،رامشه ، حسن آباد ،ورزنه ،گاوخوني .
6. يزد ، ميبد، جاده منتهي به كوههاي نودوشن ، قلعه خرگوشي، گاوخوني .
7. يزد، اردكان ، نائين ،گردنه ملااحمد ،ورزنه، گاوخوني .
منبع : کفران سی تی
روستای تاریخی و شهید پرور کفران به علت همجواری و نزدیکی به كوير داراي آب و هواي گرم و خشك مي باشد به طوري كه ماههاي مرداد و شهريور از حداكثر خشكي هوا برخوردار و ميزان متوسط بارندگي در کفران 80 ميليمتر است .
حداكثر سرعت باد در کفران 35 متر در ثانيه و جهت وزش با اغلب ، شمال غربي به جنوب شرقي است . ولي جريان باد غربي به شرقي هم وجود دارد . رطوبت نسبي در اواخر ساعات شب و صبحها بيشتر از ساير ساعات شبانه روز است و قبل از طلوع آفتاب به حداكثر و حداقل ان بعد از ظهر است .
معدل حداكثر درجه حرارت در بخش بن رود در تيرماه 42 درجه و معدل حداقل در اذر ماه 5,6 درجه و متوسط در جه حرارت کفران 14,1 درجه سانتيگراد است .
تالاب گاو خوني يكي از ارزشمندترين اكوسيستم هاي تالابي كشور است كه وسعت آن در فصل پرآبي به ۴۷۰ كيلومتر مربع مي رسد
نويسنده: الهه راستين
يكي از جاذبه هاي گردشگري اصفهان تالاب بين المللي گاوخوني است. تالاب گاوخوني در انتهايي ترين قسمت حوضه آبريز زاينده رود واقع در زير حوضه گاوخوني قراردارد.
وسعت حوضه آبخيز تالاب گاوخوني بالغ بر ۳ هزار و ۶۱۶ كيلومترمربع است كه حدود ۲ هزار و ۸۷۱ كيلومتر آن در استان اصفهان و بقيه در استان يزد قرار گرفته است. زير حوضه گاوخوني فقط داراي يك واحد هيدرولوژيك به نام واحد هيدرولوژيك گاوخوني است كه اين واحد از شمال به واحد هيدرولوژيك كوهپايه، سگزي از شرق به حوضه كوير سياه كوه از جنوب به واحد اسفنداران- دستجرد و از غرب به واحد هيدرولوژيك جرقويه محدود مي شود. اقليم منطقه براساس تقسيمات اقليمي داراي اقليم فرا خشك بوده و ميانگين بارندگي آن در يك دوره ۲۴ ساله بين ۵۰ تا ۱۰۰ ميليمتر و متوسط دماي سالانه ۱۵ درجه سانتيگراد و ميانگين تبخير سالانه بالغ بر ۲ هزار و ۸۰۰ ميليمتر گزارش شده است. در مركز اين واحد، تالاب نسبتاً وسيع گاوخوني قرار دارد. اين تالاب يكي از ارزشمندترين اكوسيستم هاي تالابي كشور است كه در فهرست تالاب هاي بين المللي كنوانسيون رامسر به ثبت رسيده است.
از يك هزار و ۲۲۰ تالابي كه از سوي كنوانسيون رامسر تاكنون مورد شناسايي واقع شده است، ۲۲ مورد آن مربوط به ايران است كه گاوخوني يكي از آنهاست.
از نظر موقعيت جغرافيايي در فاصله ۱۳۰ كيلومتري جنوب شرقي اصفهان قرار دارد. اين تالاب در منتهي اليه رودخانه هاي زاينده رود، زر چشمه و ايزدخواست قرار گرفته كه منبع اصلي تغذيه كننده آن رودخانه زاينده رود است يكي از مهم ترين رودخانه هاي فلات داخلي كشور كه به تالاب گاوخوني ختم مي شود. طول مسير رودخانه ۴۰۵ كيلومتر است و از دامنه هاي شرقي ارتفاعات زاگرس و كوه هاي مرتفع زردكوه بختياري سرچشمه مي گيرد. اختلاف ارتفاع تالاب نسبت به سرآب (زردكوه بختياري) ۲ هزار و ۷۴۷ متر است و وسعت كل حوضه آبخيز زاينده رود ۴۱ هزار و ۳۷۱ كيلومتر مربع است كه ۹۰/۹ درصد آن در استان اصفهان و بقيه در استان هاي چهارمحال و بختياري و يزد و فارس قرار گرفته است و به تدريج كه وارد جلگه اصفهان مي شود از شيب آن كاسته و پس از مشروب كردن اراضي مستعد و دشت هاي كشاورزي از شهرهاي اژيه و ورزنه عبور كرده و وارد تالاب گاوخوني مي شود. محيط پيرامون تالاب با ويژگي هاي خاص و متفاوت جغرافيايي همراه است.
بخش هاي شمالي و شمال غربي آن مصب قرار گرفته كه آخرين حد جريان آب شيرين رودخانه است، مصب رودخانه انباشته از جلبك هاي سبز بوده و حركت آب در اين ناحيه كند است. ابتداي آن را نيزارها و گزستان انبوه فرا گرفته است. در كنار و اطراف مصب بركه ها آبگيرهاي زياد وجود دارد كه به دليل شور بودن نسبي اراضي آب شور شده و در طول تابستان تبخير مي شود. در حاشيه جنوبي تالاب نمكزار وسيعي وجود دارد كه در اثر تبخير زياد آب و باقي ماندن و انباشته شدن كريستال هاي نمك به وجود آمده است. نمك اين بخش استخراج شده و مورد بهره برداري قرار مي گيرد. در غرب و جنوب غربي منطقه تپه هاي ماسه بادي قرار دارد كه خود اكوسيستمي متفاوت با تالاب و مصب آن را به وجود آورده اند.
اين تپه ها در اثر وزش بادهاي كويري شكل گرفته اند و عاري از پوشش گياهي طبيعي و خاصي هستند كه از نظر زيبايي شناسي جايگاه ويژه اي دارند و شكل گيري آنها برحسب تغييرات براي وزش باد متفاوت است و در نهايت بخش شرقي تالاب را دشتي تپه ماهوري محاط در كوهستان هاي بلند و در طول محور اصفهان- نايين احاطه كرده است. كوه سياه در منتهي اليه شمال غربي اين دشت و در كنار مصب تالاب گاوخوني قرار گرفته است. رويش اين تپه ماهور ها و دشت ها شامل گياهان خشكي پسند استپي از انواع مختلف و متنوع درمنه دشتي، اشنان، جارو سفيد،خارشتر، انواع شورها، ارمك، گز، قيچ، پرند، سبد و افدرا است.
* ويژگي هاي تالاب گاوخوني
ارتفاع تالاب از سطح دريا يك هزار و ۴۷۵ متر و نوسانات آب در آن به نيم متر مي رسد. حداكثر عمق اين تالاب در فصل پرآبي حدود يك متر است. مساحت تالاب ۴۷۰ كيلومتر مربع است، وسعت آن متغير بوده و تا ۷۱۹ كيلومترمربع مي رسد. بيشترين عرض آن ۱۵ كيلومتر و طول آن تقريباً ۲۵ كيلومتر است. منابع تامين آب تالاب رودخانه زاينده رود است كه ميزان آب ورودي به تالاب برحسب سال متغيير بوده و متاسفانه در سال هاي گذشته از آب زاينده رود سهمي دريافت نمي كند. آب هاي ورودي به آن ناشي از شورآب ها و زهكش هاي زمين هاي مجاور رودخانه است. ميزان آب درياچه بستگي زيادي به وضع آب و هواي هر سال داشته و بسيار متغير است به طوري كه در سال هاي كم باران تقريباً تمامي تالاب در فصل تابستان خشك مي شود و وسعت بخش دائمي تالاب در فصل تابستان تا ۱۲۰ كيلومتر مربع كاهش مي يابد. اطراف تالاب را اراضي غيرمزروعي فرا گرفته است. فقط در بخش شمال غربي آن آثار زراعت مشاهده مي شود كه به علت شوري آب كشاورزان دست از زراعت برداشته اند و هم اكنون تا شعاع حدود ۱۵ كيلومتري اطراف تالاب زمين زراعتي ديده نمي شود و نيز آبادي وجود ندارد.
گياهان طبيعي اين منطقه را نيز مي توان به ۳ نوع تقسيم كرد: گياهان مقاوم به شوري كه مخصوص مناطق برخوار، زرنديد و گرگاب است.گياهان مناطق مرطوب و شور مخصوص مناطق برخوار و ژرنديد در حالت مرطوب گياهان نسبتاً مقاوم به شوري مخصوص سري هاي اصفهان، رنگيده، حاجي آباد و حالت شور است.
الهه راستين
روزنامه ايران، شماره 3876 به تاريخ 13/12/86، صفحه 11 (ايران زمين)
مهمترين راههاي دسترسي به تلاب گاوخوني عبارتنداز :
1_ اصفهان ، زيار ،اژيه، کفران ، ورزنه، گاوخوني .
2_ اصفهان ،كوهپايه ، هرند ، هاشم آباد ،قورتان ، ورزنه، گاوخوني .
3_ اصفهان ، زيار ، قارنه ، نيك آباد ، اژيه ، کفران ، ورزنه ، گاوخوني .
4_ اصفهان ،جرقويه عليا ( حسن آباد )، ورزنه ، گاوخوني
5_ جاده شيراز،رامشه ، حسن آباد ،ورزنه ،گاوخوني .
6_ يزد ، ميبد، جاده منتهي به كوههاي نودوشن ، قلعه خرگوشي، گاوخوني .
7_ يزد، اردكان ، نائين ،گردنه ملااحمد ،ورزنه، گاوخوني .
نام انگلیسی: gavkhouny swamp
نام فارسی: تالاب (باتلاق) گاوخونی
تالاب گاوخوني يكي از بكرترين چشم*اندازهاي طبيعي استان اصفهان محسوب مي*شود كه به علت موقعيت جغرافيايي و مشكلات دسترسي به آن- به ويژه در گذشته- چهره طبيعي*اش كمتر با اقدامات سودجويانه بشر دستخوش تغيير شده است، از اين رو جلوه*هاي بي*نظير و چشم*انداز*هاي زيبايي را براي اهل ذوق و دوستداران طبيعت در دامان خود به وجود آورده است. اين تالاب در آستانه ورود به كوير (مرز ميان اكوسيستم* آبي با خشكي) واقع شده و انعكاسي از شرايط حاكم بر اين دو بوم*سازگان است.
ازتالاب گاوخوني درنوشته هاي مختلف گذشته وحتي حال به صورت گوناگوني ياد شده است.ازجمله :تالاب گاوخوني، گودخوني،گورخوني،گاوخاني،گ اوخواني وآخرآب. ازبين اين واژه ها حالت متداول امروزي آن بيشترتالاب گاوخوني است كه درزبان محلي (ساكنين شهرورزنه) اين واژه باكمي تغيير به تالاب گاخوني معروف شده است.همچنين به نظرمي رسد ازبين واژه هاي مذكوركلمه گاوخواني از بقيه نامتجانس تربوده وحتي برخي نوشتن وبه كاربردن آن را جايز نمي دانند. درفرهنگ آنندراج جلد پنجم صفحه 3539،ذيل لغت گاوخوني چنين مي نويسد : ((دربلوك موسوم به روي دشت اصفهان ،زمينه است كه آبهاي زنده رود درآن زمين جمع شده وبه چاهي فرومي رود كه آن را گاوخاني گويند بعضي با واو گاوخواني نويسند خطاست كه معني لغت را ندانسته اند ،خاني به معني چاه وگاوبه معني بزرگ است واين مركباً افاده معني چاه بزرگ كند.))
منبع : انجمن بنرود
تالابها درجلوگيري از گسترش كويرنيزنقش به سزايي دارند بسياري ازتالابهاي جهان درنقاطي واقع شده اند كه درواقع مرزبين دو بوم سازگان آبي و خشكي است به طور مثال تالاب گاوخوني به عنوان تنها درياچه آب شور دايمي در فلات مركزي ايران و در دل كوير همانند يك كمربند سبز دل كوير را مي شكافد و در نهايت به تالاب ختم مي شود و ازجاست كه بوم سازگان آبي كوير را به مبارزه مي طلبد و اين نقش وقتي مشخص تر شود كه مي بيميم تپه هاي گسترده وسيعي كه در امتداد تالاب قرار دارد توسط رطوبت و پوشش گياهي آن تثبيت شده است و در صورت نابودي تالاب حركت شنهاي روان به نواحي شرقي اصفهان از جمله شهر ورزنه كه نزديكترين شهر به تالاب است ، آغاز خواهد شد نظير اين حالت در بيشتر تالابهاي مركزي و نواحي جنوبي ايران و بسياري از نقاط ديگر جهان وجود دارد . تالاب گاوخوني به صورت درياچه كوچك دائمي و يك منطقه فرورفته كويري است كه از اطراف توسط ناهمواري هاي مختلف تپه هاي شني گستره هاي نمكي و كويري و جنگل زار احاطه شده است . وسعت آن بالغ بر 47000 هكتار بر آورد مي شود كه البته با مقدار آب ورودي به تالاب متغير است به نحوي كه در فصول پر باران و مرطوب سال آب بيشتري به تالاب وارد و بر وسعت آن افزوده مي شود و با گرم شدن هوا در تابستان وكاهش آب ورودي از يك طرف به افزايش تبخير از طرف ديگر از سطح تالاب نيز به مقدار چشمگيري كاسته مي شود . آنچه در بيشتر نوشته ها بر آن تاًكيد شده اين است كه در قسمت وسطي تالاب درياچه اي است كه تاكنون حتي در فصول گرم سال هم خشك نشده است . اين تالاب در بين عرض جفرافيا يي 32و 32 جنوبي و 15 و 32 شمالي و طول جغرافيايي 45 و 52 غربي و 59 و52 شرقي واقع گرديده و در فاصله 140 كيلو متري جنوب شرقي اصفهان و 30 كيلومتري شهر ورزنه (نزديكترين شهر به تالاب ) قرار دارد ارتفاع آن از سطح دريا 1470 متر ميباشد و به حالت مثلثي شكل ديده ميشود ’ حد اكثر عرض آن در حدود 50 كيلومتر و حد اكثر طول آن 25 كيلومتر است . عمق آب در اكثر نقات آن اندك و در حدود يك مترز ميباشد كه بر اساس مقدار أب ورودي به تالاب در طول سال تغير مي كند. اين منطقه ناحيه بسته اي است كه بين رشته كوهاي زاگرس و كوهاي مركزي واقع شده و شايد به صورت دره عميقي بوده است كه توسط رسوبات آبرفتي پر شده باشد . از جمله ارتفاعات مشخصي كه در اطراف تالاب از نقات پست مجاور قابل تشخيص هستند مي توان به كوهاي گريز (2523 متر ) كوه سياه (1752)، ميل (2202 متر) ، سورك (2500 متر) ، گره (2081 متر) و... اشاره كرد.
تالاب گاوخوني در شمال شرقي بخش جرقويه و جنوب غربي شهرستان نائين و غرب منطقه ي ندوشن از استان يزد و شمال غربي كوير ابرقو و شرق دهستان رودشتين واقع شده است. اين مرداب به شكل يك گلابي از شمال به جنوب كشيده شده وبه علت خشكي و كمبود آب، به طور كلي تا شعاع ده ها كيلومتر خالي از سكنه است در سمت غرب آن تپه هاي شني روان قرارداردكه ازفاصله چند كيلومتري شهرورزنه آغازمي شود وتانزديكي جنوب شرقي روستاي خارا ازتوابع بخش جرقويه ادامه دارد .جبهه شرقي تالاب مجاوركوههاي شيركوه وكوههاي ندوشن قراردارد ودرجنوب آن پهنه وسيعي از اراضي نمكزار واقع شده است محدوده تالاب گاوخوني درجبهه شمال به صحاري جنوب غربي شهرنايين وجنوب دهستانهاي تودشك ومشكنان ختم مي شود.
منبع : انجمن بنرود
پل تاریخی اژیه:
پل تاریخی اژیه در نزدیکی شهر اژیه از بخش جلگه شهرستان اصفهان و سر راه کوهپایه به ورزنه، بر بستر زاینده رود ساخته شده و مکان آن قبل از پل ورزنه قرار دارد. پل اژیه بازمانده از دوره صفوی و دارای 13 پایه و 12 دهانه است که به سومین پایه سمت جنوب غربی آن، دیواری حائل به ارتفاع 3 متر افزوده شده تا بخشی از آب رودخانه را به کناره هدایت کند. پل اژیه دارای طول 57 متر و ارتفاع 6 متر و سی سانتیمتر و پهنای 3 متر و 80 سانتیمتر است.
پل اژیه از جنس آجر، سنگ و ساروج، در اصل برای عبور سواره و پیاده از روی زاینده رود ساخته شده بود و در حال حاضر در کنار آن پلی بتنی ساختهاند که برای گذر وسایل نقلیه استفاده میشود.
این پل در سال 1349 خورشیدی یک بار توسط «حاج ملا محمد خوراسگانی» مرمت جزئی شد و در سالهای اخیر پس از آن که بر اثر جریانهای فصلی زاینده رود چندین بار تخریب شد، به صورت کلی باز سازی شد ولی چند سالی است که کمتر جریان آب زاینده رود را به خود دیده است.
پل تاریخی اژیه- مهرماه ۹۱- عکس از شاهین سپنتا
آخرین پلهای تاریخی زاینده رود
پل تاریخی ورزنه:
ورزنه، شهری از توابع بخش بنرود در شهرستان اصفهان است. این شهر در نزدیکی تالاب بینالمللی گاوخونی واقع است. پل ورزنه آخرین پل تاریخی بر بستر زایندهرود است. برخی شالوده اولیه آن را به دوران دیلمیان و سلجوقیان نسبت داده و سازنده آن را شخصی بنام سیفالله اردکانی میدانند و برخی عقیده دارند که به دستور شاه سلیمان صفوی و با معماری «محمد شفیع ورزنهای» وزیر دارالعباد یزد در سال 1065 خورشیدی ساخته شده است.
در دهه 50 خورشیدی، بدنه، معبر و آببرهای پل ورزنه به صورت جزئی مورد مرمت قرار گرفته است. این پل از جنس سنگ، آجر و ساروج، با 10 دهانه و یازده پایه و ارتفاع آن 6 متر و طول 70 متر و عرض 7 متر میباشد. پل ورزنه در تاریخ 1357/07/07 به شماره 1434 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
این پل در دو مرحله ساخته شده است . در مرحله اول قسمت جنوبی آن با هفت دهانه و در مرحله بعدی قسمت شمالی با سه دهانه، احتمالا در حدود بیش از یک قرن پیش، ساخته شده است که به این ترتیب شیوه ساختمان آن (چه در نحوه آجر چینی ها و چه در شکل و ابعاد آب بر ها و میل راهنماها ) دردو قسمت تفاوت چشمگیری دارد.
پل ورزنه تا حدود 30 سال پیش محل عبور خودرو های سنگین بود و اکنون در ضلع شرقی و غربی آن دو پل بتنی ساخته شده است. پل تاریخی ورزنه اکنون در وضعیت خوبی به سر نمی برد و به مرمت فوری نیاز دارد.
تصاویر ادامه دارد . . .
یکی از کارهای شگفت شیخ بهایی طومار تقسیم آب زایندهرود است. وی در عهد سلطنت شاه طهماسب صفوی، سندی تهیه کرد که به <طومار شیخ بهایی> معروف است، براساس این سند سال به ۳۶۰ روز، و برنامه استفاده از آب به دو فصل مشخص تقسیم شده است. طبق طومار شیخ بهایی فصل سیلابی، که ۱۹۵ روز بود، از اول آذر هر سال آغاز و تا ۱۵خرداد سال بعد ادامه داشت و فصل جریان عادی، که ۱۶۵روز بود، از ۱۶ خرداد تا اول آذر همان سال بود.
این چشمه جوشان و مارپیچ از زردکوه بختیاری تا مرداب گاوخونی را سیراب میسازد و در این راه هشتاد فرسنگی، همواره جیره بلوکات و مزارع مختلف را داده است. شیخ بهایی در پی پیدا کردن راه علاجی برای تقسیم عادلانه این آب، به تنظیم طومار تقسیم آب زایندهرود پرداخت و کل آن را به ۳۳ سهم و ۲۷۵ سهم جزئیتر تقسیم نمود و آن را با طراحی ۱۳ نهر توزیع نمود.استفاده و برداشت از آب زایندهرود در زمانی که استفاده زراعی ندارد، آزاد است؛ ولی در زمان نیاز و کمآبی، به صورت سهمبندی تقسیم میشود که اشتراک آن برای بلوکهای ششگانه، به روش طومار شیخ بهایی، شامل ۳۳ سهم به شرح زیر است:
۱- بلوک لنجان: شش سهم؛۲ – بلوک النجان: چهار سهم؛۳ – بلوک ماربین: چهار سهم؛۴- بلوک جی: شش سهم؛۵ – بلوک کراج: سه سهم؛۶ – بلوک رودشین / برآن: ده سهم.
در طومار دیگری که به شیخ بهایی نسبت داده میشود، تقسیمات جزئی دیگری نیز وجود دارد؛ اما انتساب این طومار به شیخ بهایی، شاید صحیح نباشد؛ چون تقسیمنامه آب زایندهرود به فرمان شاهطهماسب صفوی است که سواد آن در مالیه اصفهان موجود و مربوط به سال ۹۲۳ هجری است، بنابراین طومار اخیر را به میرفضلالله شهرستانی نسبت میدهند که گویا فقط به تایید شیخ بهایی رسید و تغییراتی جزئی در آن انجام شد.
بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت بخش بن رود شهرستان اصفهان در سال ۱۳۸۵ برابر با ۲۶۲۹۹ نفر بوده است .
تنها شهر بخش شهر ورزنه می باشد .
دهستان کفران از روستاهای پرجمعیت بن رود به شمار میرود. کفران که در زبان محلی به آن «کِیرون» نیز میگویند، دارای قدمتی طولانی و تاریخی کهن است. مردم این روستا به زبان ویژهای سخن میگویند که ریشه در زبان پهلوی داشته و منطقه وسیعی از اصفهان را شامل میشده است. این زبان نزدیکی زیادی به زبان کلیمیان اصفهان دارد.
معنی کلمه بنرود :
بن به معني بيخ، بنياد و پايان چيزي انتها می باشد .
رود هم که همان رودخانه با جوی می باشد .
و به دليل قرار گرفتن منطقه بنرود در انتهاي رودخانه زاينده رود بنرود نام گرفته شده است.